برق چاقو ترسناک بود اما بی اهمیت چون دست پیر مرد مهربان بود. سر سفره همه موافق بودند که مرغ خوش گوشت بود.
این باز نویسی میمیمالی با همین عنوان در ششمین پست (6#) این آدرس بود.
ماشین اصلاحش هفته ای خراب بود. غلطی کرد.بی دین گفت: «دین داری به این نیست که...» . و ما هیچ ما نگاه