چندیست که صید تیر مژگان تو ام
شبگرد به تاریکی چشمان تو ام
قصه لیلی ومجنون که قدیمی شده است
احلام تویی و من جناب خان تو ام
خومان لختی پیش :دی
تا کمی مهربانتر باشیم گفته ام که:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم عینکی شیشش خدا بین
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
اساس کشی کردم به اینجا. به نظر این یکی سروره خیلی بهتری داره.
مطالب قبل از این تاریخ هم مال وبلاگ قبلیم هست.