وتین

دفترچه من

وتین

دفترچه من

پیام های کوتاه
  • ۳ مهر ۹۴ , ۱۲:۴۸
    اگر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

ای مطرب خوش قاقا

ای مطرب خوش قاقا تو قی قی و من قوقو  


تو دق دق و من حق حق تو هی هی ومن هو هو


ملای روم

مهاجر الی الله

چند باری بیشتر ندیده بودمش . خیلی متواضع بود. چهره دوست داشتنی هم داشت.قبل از اینکه اینقدر معروف بشه نظرم رو به خودش جلب کرده بود.اون شب عروسی یکی از بستگانش بود و من هم به اون عروسی دعوت شده بودم. بساط موسیقی و پایکوبی به پا بود و من با خودم کلنجار می رفتم که از مجلس برم بیرون یا نه. بعد از تمام شدن این ماجرا قبل از شام با صاحب مجلس صحبت کرد و با صدای زیباش چند آیه از قرآن تلاوت کرد. 
و امشب دومین شب بود که خبر دادند او هم بین ملکوتی هاییست که در فاجعه منا مهاجر الی الله شد.
به یاد قاری قرآن محسن حاجی حسنی کارگر

اگر

دوست داشتم زود تمام شوم، خودکاری اگر بودم

عشق مدرن ما


چندیست که صید تیر مژگان تو ام

شبگرد به تاریکی چشمان تو ام

قصه لیلی ومجنون که قدیمی شده است

احلام تویی و من جناب خان تو ام


خومان لختی پیش :دی



کمی مهربان تر

تا کمی مهربانتر باشیم گفته ام که:

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم عینکی شیشش خدا بین

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

اساس کشی

اساس کشی کردم به اینجا. به نظر این یکی سروره خیلی بهتری داره.

مطالب قبل از این تاریخ هم مال وبلاگ قبلیم هست.

خدا را دیدم

خدا را دیدم

بر دری استاده

در ،در باغی بود

چون همیشه 

خنده ای داشت به لب

ذست او تنگی بود

-آبقند و بیدمشک-

به من گفت بیا 

و مرا مهمان کرد

چه مبارک سحری بود...